بلۏچی
امزا بکن اِت
||

دادخواهی درباره مرگ سحر خدایاری و حق ورود زنان به ورزشگاه

4051%
۴٬۰۵۱ دزنام
۲٬۰۰۰ سئوَب

نیست اِنت بلۏچی

(اگر این دادخواست را امضاء کنید، ایمیلی برایتان فرستاده می‌شود که لازم است آن را باز و امضایتان را تایید کنید تا امکان نمایش امضاء فراهم شود)

دادخواهی درباره مرگ سحر خدایاری، دادخواهی درباره پایمال شدن همه حقوق پایمال شده ماست.

سحر خدایاری، معروف به «دختر آبی»، زن جوانی که به دلیل تلاش برای ورود به ورزشگاه و تماشای مسابقه تیم مورد علاقه‌اش بازداشت شده بود، در جریان پیگیری پرونده‌اش، در اعتراض خودسوزی کرد و چند روز پس از آن درگذشت. او یکی از میلیون‌ها زن ایرانی است که پس از انقلاب اسلامی در ایران، حق ورود به ورزشگاه‌ها را ندارند و مرگ او نشانه‌ای است از فشارهای سنگینی که زنان ایرانی بر اثر تبعیض‌های جنسیتی تحمل می‌کنند.

تاکنون زنان بسیاری برای دستیابی به این حق اعتراض کرده‌اند و بازداشت شده‌اند، اما وعده مسئولان و فشار فدراسیون‌های بین‌المللی باعث نشده که این حق به زنان ایرانی داده شود. حق ورود به ورزشگاه‌ها، یک حق انسانی و در راستای دموکراتیک‌ کردن عرصه ورزش برای همه آحاد جامعه است و نقض آن هیچ توجیه حقوقی و قانونی‌ای ندارد.

برای باز شدن درهای ورزشگاه‌ها به روی زنان به عنوان یک حق، از تمام ورزشکاران حرفه‌ای، قهرمانان، فدراسیون‌های ورزشی، داوران، مربیان ایرانی و تمام شخصیت‌های فرهنگی، هنری و فعالان مدنی می‌خواهیم به تمام شکل‌های مدنی و با روش‌های مختلف به شرایطی که موجب مرگ این زن هوادار فوتبال و محرومیت زنان ایرانی از حق ورود به ورزشگاه‌ها شده، اعتراض کنند.

مخاطب این نامه دادخواهی که خواهان پشتیبانی عمومی از آن هستیم، در اصل خودمانیم. ورزشکاران هم بخشی از پیکره جامعه ما هستند، جزو گروه‌های اجتماعی‌ای هستند که دیده می‌شوند و خوشحالیم که صدایشان شانس شنیده شدن دارد. امیدواریم آنان از این امکان استفاده کنند.

زنده نگه داشتن یاد «دختر آبی» دفاع از حقی است که او به خاطر پایمال کردن آن اعتراض کرد. این حق هم به خودی خود مطرح است و هم جنبه‌ای نمادین دارد. هر حقی -در جایی که در برابر کل یک سیستمِ حق‌کش طرح می‌شود- نماینده کل حقوق است. از کل حقوق پایمال شده‌مان دفاع می‌کنیم وقتی به دفاع از حق «دختر آبی»، سحر خدایاری و «دختر مو آبی»، سپیده قلیان برمی‌خیزیم.

برای دادخواهی به مقامات جمهوری اسلامی نامه بنویسیم، نه اینکه از آنان انتظاری داریم؛ هدف خطاب قرار دادن است، از این سو به آن سو. هدف پرطنین کردن یک خطاب تقابلی است.

از شبکه‌های اجتماعی برای بیان اعتراض خود استفاده کنیم. از رئیسان فدراسیون‌های داخلی و جهانی بخواهیم تا تلاش کنند درهای ورزشگاه‌ها به روی زنان باز شوند.

مرجع این این دادخواست خودمانیم. لطفا آن را امضا کنید.

در همین زمینه

نوکیں رویداد

  • اِمزا ءِ جاه

    اُستان دزنامانی لێکئو
    البرز ۰
    اردبیل ۰
    بوشهر ۰
    چارمهل و بَهتییاری ۰
    روبرکتی آزربئیجان ۰
    پارس ۰
    گیلان ۰
    گلستان ۰
    همدان ۱
    هرمزگان ۰
    ایلام ۰
    اِسپَهان ۰
    کرمان ۰
    کرمانشاه ۰
    هوزستان ۰
    کهگیلویا و بویراحمد ۰
    کردستان ۰
    لرستان ۰
    مرکزی ۰
    مزَنداران ۰
    شمالی هراسان ۰
    کَزوین ۰
    کُم ۰
    رِزوی هراسان ۰
    سمنان ۰
    سیستان و بلوچستان ۰
    جنوبی هراسان ۰
    تهران ۲
    مشرکی آزربئیجان ۰
    یزد ۰
    زنجان ۰
    ئے اَرزی ءَ تنیگہ ۴٬۰۵۱ دزنام مُچ کوتگ. ۷۲% دزنام چه ایران ءُ کم ءُ گیش ۲۸% ایران ءَ چہ در دیگ بیتگ انت۔. گیشیں سرپدی پہ ایران ءِ دزنام جنوکانی جاگہ ے واست ءَ اِدا ٹپّ اِت۔.
  • آھری دزنام

    1. رعایت حقوق زنان و برابری با مردها

    2. دفاع و پشتیبانی از بانوان ایران عزیز.

  • ءَ ای اَرزی بندات کرتگ

ھمہ وڑیں اَرزی

اَرزی په اگبال ءُ هَک ءُ اِنساپ!

وتی توار ءَ چِست کنیت، اَرزی دیم بدئیت. هرچ شهری باشنده، هرچ موضوع ءِ سرا اَرزی دیم دات کنت.

یک اَرزی ءِ بندات بکن اِت