۲۳ شهریور ۱۴۰۳
زبان ترکی با وجود داشتن میلیونها گوینده در ایران نه تنها همانند زبان فارسی در صد سال اخیر هیچ جایگاه رسمی نداشته، بلکه هر آنچه که مخاطبان این زبان قصد انتشار دارند نیز با سانسور مواجه میشود. بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران هر نوع تولید محتوایی را که مخالف عقاید ایدئولوژیک خود باشد به هر زبانی اعم از ترکی یا فارسی سانسور میکند یا اجازهی انتشار آن را نمیدهد. به عبارت دیگر، هر آنچه در زبان فارسی سانسور شود، شامل زبان ترکی هم میشود. اما موارد سانسور زبان ترکی شامل حال زبان فارسی نمیشود. از این حیث میتوان گفت که زبان ترکی علاوه برسانسور عام، به مثابه زبان ترکی نیز با سانسور محتوایی روبرو است. هر محتوایی که به زبان ترکی باشد از زیر سانسور میگذرد. میتوان گفت این خود زبان ترکی است که زیر سانسور است.
انتظارات سانسور
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قواعد خاصی برای سانسور محتوای ترکی وضع کرده و بر کتابهای ترکی تحمیل میکند. یکی از قواعد مربوط به نحوه نگارش زبان ترکی است. وزارتخانه اصرار دارد که ترکی باید به برخی ساختارهای دستوری فارسی پایبند باشد. این منجر به متونی میشود که در آن دستور زبان ترکی نقض میشود و در محتوای نوشتاری که تحت سانسور وزارتخانه قرار میگیرد، سردرگمی ایجاد میکند.
تحمیل محدودیت بر واژگان ترکی
علاوه بر این، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مخالف استفاده از برخی کلمات در زبان ترکی است. از آن جمله، نخست اصطلاحاتی است که از کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان وارده شده؛ و دوم، کلماتی است که به دلیل نداشتن متولیِ رسمی و عدم رسمی شدن زبان ترکی در ایران، به دلیلِ پیشروی زبان فارسی در زندگی روزمره، رفتهرفته دیگر استفاده نشده است. این دسته از کلمات اخیر اما دوباره از طریق انواع رسانههای جمهوری ترکیه و آذربایجان وارد نوشتار و گفتار ترکها در ایران شده است. در نتیجهی این اقدام از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاربرد زبان ترکی صرفا به گفتار روزمره محدود شده، و رسوخِ زبان فارسی در متون ترکی نیز بیشتر و بیشتر شده است.
توزیع محدود و دسترسی ناقص به کتابهای ترکی
موارد بالا تنها شامل سانسور کتابهای ترکی قبل از اخذ مجوز چاپ است. پس از اخذ مجوز و چاپ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تنگتر کردن عرصهی فروش کتابهای ترکی، سانسور پس از مرحلهی اخذ مجوز و انتشار را نیز اِعمال مینماید. کتابخانههای عمومی و سایر دستگاههای مربوطه از ناشران کتب ترکی، بهاستثنای عناوینی خاص، هیچگاه کتابی را نخریده و در دسترس خوانندگان قرار ندادهاند. برخی ناشران، به عنوان یک اقدام خیرخواهانه، کتابهای ترکی را با پول خود خریداری کرده و به کتابخانههای عمومی در شهرهای آذربایجان اهدا کردهاند. با این حال، این کتابها نه در فهرست کتابخانهها ثبت شده و نه در قفسهها قرار گرفتهاند.
روشهای ناشفاف
با وجود تمامی این موارد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از یک روش منسجم یا شفاف در سانسور کتابهای ترکی پیروی نمیکند و همیشه آن را به صورت آشفته و بیبرنامه اِعمال مینماید تا ناشران را سردرگم کند، و هر بار با رویهای خاص در سانسور کتب ترکی مواجه نماید. در نتیجه این کار، ارادهی ترکستیزی/ ترکیستیزی در ایران همیشه بهصورت یک بیشکلیِ برنامهریزیشده پایدار میماند.
خواستههای ما
ما، امضاکنندگان، خواستار موارد زیر هستیم:
-
پایان فوری سانسور محتوای زبان ترکی در همه اشکال، از جمله کتابها، رسانهها و نشریات دیجیتال.
-
به رسمیت شناختن زبان ترکی به عنوان یک زبان رسمی در ایران، اعطای همان حقوق و منزلت به آن مانند زبان فارسی.
-
توقف الزام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر اینکه ترکی باید به قوانین دستوری فارسی پایبند باشد، اجازه دادن به ترکی برای نوشته شدن به شکل صحیح خود.
-
حذف محدودیتها بر واژگان ترکی، از جمله اصطلاحات گرفته شده از ترکزبانان سایر کشورها، تا زبان بدون مداخلهی سانسور تکامل یابد و با فرهنگ و اجتماع به طور طبیعی تطبیق پیدا کند.
-
فروش و توزیع آزاد و بدون محدودیت کتابهای ترکی، و اطمینان از اینکه آنها در کتابخانههای عمومی و کتابفروشیهای سراسر کشور در دسترس هستند.