خطاب به: ریاست قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران
۱۰ آذر ماه ۱٤۰۳
دادگاه یا بیدادگاه!؟
سخن از حقوق زنان تا احکام ظالمانه، فریب و ریا بس است!
وریشه مرادی و پخشان عزیزی دو زن اهل سنندج و مهاباد به اتهام اثبات نشدهی «بغی» به اعدام محکوم شدند.
حاکمیت این بار با اتهام بغی به میدان آمده و زنان و جوانانی را محکوم به اعدام مینماید که جرمشان فقط و فقط همدردی با طبقه کارگر و زحمتکش، همیاری با زنان و کودکانِ مورد توحشِ مرد سالاری واقع گشته، و مبارزه علیه داعش بوده است!
این در حالی است که پخشان و وریشه در دفاعیات خود دل هر انسان آزادهای را به درد می آورند، دردی که سخن از عدم توان حقخواهی این عزیزان دارد، عدم توانایی که از نبود قانون برابری جنسیتی پرده بر میدارد.
صدور حکم اعدام برای این دو شیرزن کورد دگرباره به مدافعان نظام سرمایهداری جهانی و خشونتگران علیه زنان و کودکان یادآور میشود که سرکوب جنبشهای برابری و آزادی در اولویت برنامه آنها قرار داشته و برای خاموش کردن صدای زنان از هیچ اقدامی فرو گذار نخواهند بود.
احکام صادره تنها گوشهای از ماهیت قوه قضایی علیه زنان و فعالین این حوزه میباشد.
بدین وسیله و بر مبنای مستندات ذیل شورای مادران آشتی در شرق کوردستان صدور احکام ظالمانه اعدام را به شدت محکوم کرده و خواستار لغو این احکام و یک محاکمه عادلانه میباشد.
پینوشت: حکم اعدام این زنان بنابر این دلایل بسیار ظالمانه میباشد:
۱: نقض اصل برائت: اتهامات «بغی» وریشه مرادی و پخشان عزیزی ساخته ذهن بازجوکارشناسان پرونده بوده و هیچ سندی مبنی بر بغی موجود نمیباشد زیرا بغی به معنای ترساندن مردم و ایجاد رعب و وحشت در آنها و از بین بردن آرامش جامعه است. در نتیجه این زنان هنگام دستگیری نه مسلح بوده و نه اقدام به مقابله در برابر دستگیرکنندگان کردهاند.
۲: عدم برخورداری از نمایندگی حقوقی عادلانه: متهمان در مراحل مختلف تحقیقات و بازجویی از حق انتخاب وکیل محروم بوده و طبق تبصره ماده ٤٨ آیین دادرسی کیفری، وکلا و همچنین خود متهمان نیز از دسترسی به پرونده و ارائه دفاعیات محروم بودهاند و این موضوع به صورت جد حق قانونی دفاع متهمان را نقض کردهاست.
۳: اعترافات اجباری: متهمان ماهها تحت شکنجههای جسمی و روحی روانی حبس جانسوز انفرادی قرار گرفته تا دم به اعترافات اجباری بگشایند. مسلم است که اینگونه اقدامات به وضوح نقض تمام استانداردهای حقوقبشری بوده و غیرقابل قبول میباشد.
٤: تحریف واقعیت: این زنان متهم سالها به مبارزه علیه داعشی مشغول بوده که دشمن شماره یک انسانیت بوده و زنان و کودکان بسیاری را به قتل رسانده یا به بردگی گرفتند، همچنین قبل و بعد از آن نیز فعالینی در حوزه زنان و کودکان در راستای رسیدن به حقوق حقهی خود بودهاند. لذا جدا از این مسائل هرگونه تحریف در پرونده آنها تنها ساختهی ذهن کارشناسان پرونده بوده و غیرقابل استناد میباشد.
٥: دخالت در فرآیند قضایی: گزارشهای بسیار معتبری موجود میباشد که حاکی از عدم استقلال قضایی در این پروندهها بوده، رئیس شعبه یا همان قاضی صلواتی به هیچعنوان صلاحیت رسیدگی به پروندهها را دارا نمیباشد.
مادران صلح شرق کردستان